9 مهر 1389 / 22 شوال 1431 / 1 اكتبر 2010


 

 
سراج منير از دانشمندان و انديشمندان سرشناس پاكستاني در38هشت سالگي بدرود حيات گفت. او با نمايندگي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران درلاهور پاكستان همكاري گسترده اي داشت و درراه نشرزبان فارسي و معرفي شخصيت هاي ادبي، فرهنگي و فلسفي ايران خدمات ارزنده اي ارائه داد. ازجمله اقدامات مؤثر سراج منير چاپ كتاب ارزشمندي چون سخنوران ايران در مؤسسه مطالعات فرهنگي اسلامي پاكستان بود. سراج منير همچنين ازمؤسسان انجمن فارسي درپاكستان بشمارمي رود.
 
محمّد مقدم مدرّس و ايرانشناس معاصربراثر سانحه تصادف درگذشت. دكترمقدّم پس ازاخذ درجه دكتري زبانشناسي ازامريكا مدتي تدريس تمدن ايران باستان را دردانشگاهها يوتا بعهده داشت و بعد ازبازگشت به ايران گروه زبانشناسي همگاني و زبانهاي باستادني دردانشكده ادبيات دانشگاه تهران بنياد گذاشت و 4سال مديريت آن را برعهده داشت. ازجمله فعاليتهاي دكترمقدم ابداع واژه هاي مورد نياز پارسي و سامان بخشيدن به آنها به شيوه علمي زبانشناسي بود. «بازگشت به الموت، جستاردرباره مهروناهيد، رازنيمه شب و رستم و سهراب ازشاهنامه» ازآثار دكترمحمد مقدم است.
 
عبدالحسين تيمور تاش ملقب به مُعَزِّزُ المُلك و سردار معظم خراساني در حدود سال 1260 ش در بجنورد در استان خراسان به دنيا آمد. وي پس از انجام تحصيلات، به همراه پدرش به روسيه رفت و به مدت شش سال در مدرسه نظام تحصيل كرد. از آن پس به ايران بازگشت و پس از آن كه مدتي در سمت مترجم فعاليت نمود، در امور دولتي به پيشرفت‏هايي نائل آمد. وي بعدها به وكالت مجلس و ولايت خراسان رسيد و چندين بار در مناصب گوناگون جابجا شد. تيمور تاش پس از كودتاي رضاخان، از طرفداران او گرديد و در تمام بازي‏هاي سياسي كه براي خلع احمدشاه صورت گرفت، دخالت داشت. سردار معظم، پس از سلطنت رضاخان پهلوي به وزارت دربار رسيد و داراي نفوذ فراواني در اركان قدرت شد. تيمور تاش به عنوان دست راست رضاخان، اين اختيار را داشت كه هر كه را مي‏خواهد به نخست وزيري معرفي كند، نخست وزيري كه در واقع رييس دفترِ وزير دربار بود. در اين سال‏ها تيمورتاش به عنوان شخص دوم مملكت، همه كاره و فعّال مايشاء بود. تيمور تاش بسيار تلاش كرد كه شغل وزارت دربار را از يك مقام تشريفاتي به بالاترين مرجع تصميم‏گيري كشور ارتقا دهد و همه نظراتش را در سياست داخلي و خارجي ايران اعمال نمايد. در سال 1310 و پس از شكست مذاكرات نفت ايران و انگليس، روزنامه‏هاي لندن درصدد نابودي او برآمدند. بنابراين با حيله‏گري وانمود كردند كه چون شاه پير است و وليعهد كودك، بنابراين تيمور تاش جانشين رضاخان خواهد شد. اين موضوع به رضاخان، بسيار گران آمد و پس از مدتي او را از وزارت دربار كنار نهاد و پس از مدتي محاكمه و زندان، او را در 9 مهر 1312 ش با ذلت به قتل رساند. وي از نظر اخلاقي، سياستمداري فاسد، هوسران و عياش بود و تمام تلاش او، در رسيدن به قدرت بيشتر و جلب نظر رضا پهلوي خلاصه مي‏شد. سرانجام او با همان شمشيري نابود شد كه به وسيله آن زيسته بود و مرگ ديگران را با آن تدارك مي‏ديد.
 
همزمان با وقوع اعتصابات متعدد در سطح مملكت و بازگشايي مدارس در مهرماه 1357، دانش‏آموزان نيز از حضور در سر كلاس خودداري نموده، به صف مخالفين رژيم پيوستند و با راهپيمايي‏هاي گسترده، خواستار بازگشت حضرت امام به كشور شدند. پس از اعتصاب دانش‏آموزان، معلمان كشور نيز طي اعلاميه‏اي، اعتصاب خود را آغاز كردند. از آن پس به طور كلي مدارس ايران تعطيل گرديد و شاگرد و معلم، عملاً به صحنه مبارزه در خيابان‏ها وارد شدند. دانشجويان دانشگاه‏هاي كشور نيز به صورت متشكل به نهضت پيوستند و كلاس‏هاي درس را تحريم نمودند. اعتصاب دانشجويان، فرهنگيان و دانش‏آموزان به تظاهرات تهران وشهرستان‏ها جان تازه‏اي بخشيد و نيروي عظيم جنبش مردمي را رونق بيشتري داد.
 
پس از آغاز هجوم وحشيانه دشمن بعثي به خاك جمهوري اسلامي ايران، لشكرهاي دشمن در صدد رسيدن به شهر اهواز و تصرف آن بودند. هر چند مقاومت‏هايي در شهر بستان و ساير محورها صورت گرفت، ليكن به دليل سنگيني تهاجم دشمن، نيروهاي خودي براي استقرار در مواضع مناسب‏تر، عقب نشيني كردند. در نتيجه دشمن با يك خيز بلند، خود را به دروازه حميديه رساند و شهر اهواز را در معرض تهديد قرار داد. در اين وضعيت، 28 تن از برادران پاسدار و بسيجي به فرماندهي شهيد غيور اصلي، در حالي كه فقط چند قبضه آرپي‏جي هفت در اختيار داشتند، شبانه آماده يورش به دشمن شده، پس از خروج از شهر، در چند كيلومتري آن، در كنار جاده حميديه - اهواز، به كمين دشمن نشستند. اين نيروها در بامداد نهم مهرماه 1359، شليك هماهنگ به سوي تانك‏هاي عراقي را آغاز كردند و باعث وحشت و نگراني دشمن گرديدند. پس از اين عمليات كه به گل نشستن و انفجار چندين دستگاه تانك دشمن انجاميد، دشمن چند بار اقدام به پيش‏روي در اين محور نمود تا اين كه سرانجام در حوالي غرب سوسنگرد، زمين‏گير شد.
 
عمليات مسلم بن عقيل در تاريخ 9 مهر 1361ش با رمز يا ابوالفضل العباس(ع) در جبهه مياني و در غرب سومار و ارتفاعات مسلط بر شهر مندلي عراق در وسعتي برابر با 150 كيلومتر مربع و با هدف آزادسازي چندين ارتفاع مرزي و انهدام نيروهاي دشمن و تصرف ارتفاعات مشرف بر شهرمندلي طي دو مرحله به فرماندهي قرارگاه عملياتي نجف اشرف انجام شد. اين منطقه از جبهه‏هاي مهم محسوب مي‏شد و به علت نزديك بودن به بغداد، از استحكامات زيادي برخوردار بود. رزمندگان اسلام متشكل از ارتش و سپاه با شنيدن رمز مبارك عمليات، هجمه خود را آغاز كرده و پس از عبور از موانع متعدد مين و تله‏هاي انفجاري، به سربازان عراقي يورش بردند. در نخستين ساعات حمله، برخي ارتفاعات منطقه به دست تواناي رزمندگان اسلام آزاد شد و از لوث وجود بعثيان پاكسازي گرديد. در اين حال دشمن شكست خورده علي رغم انجام پاتك، با دريافت ضربات كوبنده توسط قواي اسلام، با برجاي گذاشتن تلفات بسيار، مجبور به عقب‏نشيني شد. نتايج عمليات متوسط مسلم بن عقيل: تلفات نيروي انساني دشمن: 275 نفر اسير و 4000 نفر كشته و زخمي؛ ساير نتايج: آزادي ارتفاعات مشرف به شهر مندلي و پاسگاه‏هاي مرزي ايران از جمله قلعه چوق، سومار، ميان تنگ و كاني شيخ؛ تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 79 دستگاه انهدامي، هواپيما: 7 فروند انهدامي، خودرو: ده‏ها دستگاه انهدامي، لودر و بولدوزر: 3 دستگاه انهدامي و 3 دستگاه اغتنامي، كاتيوشا و توپ: 3 قبضه انهدامي و 3 قبضه اغتنامي.
 
آيت‏اللَّه سيد محمد حسيني همداني معروف به آقانجفي همداني از اعاظم حُكما و عرفاي معاصر، در سال 1283 ش (1322 ق) در بيت علم و تقوا در نجف اشرف به دنيا آمد. وي در كودكي به همراه پدر به همدان رفت و در 21 سالگي براي ادامه دروس، رهسپار حوزه علميه نجف شد. آيت‏اللَّه همداني در نجف از محضر عالمان نام‏آوري همچون ميرزاي ناييني، محمد حسين غروي اصفهاني، سيد حسين بادكوبه‏اي، ميرزا علي آقا قاضي طباطبايي و ميرزا عبدالغفار مازندراني، فقه، اصول، كلام و فلسفه را فراگرفت و در اين درس‏ها با آيات عظام: سيد ابوالقاسم خويي، سيد محمدهادي ميلاني و علامه سيدمحمدحسين طباطبايي و... مباحثه مي‏كرد. اين عالم رباني به قدري از لحاظ علمي و فقهي مورد توجه ميرزاي ناييني واقع شد كه به ايشان گواهي اجتهاد داد و آقانجفي نيز به شرف دامادي آن مرجع بزرگ نائل شد. آيت‏اللَّه همداني پس از اخذ اجازات متعدد اجتهاد از علماي بزرگ نجف، قصد وطن نمود و پس از اقامت 22 ساله در نجف راهي همدان گرديد. از آن پس به تدريس و تأليف و ارشاد مردم پرداخت و در همدان ماندگار شد. آقا نجفي همداني پايبندي خاصي به انجام مستحبات و پرهيز از مكروهات داشت و از آوازه‏گري و شهرت و رياست، به شدت احتياط مي‏كرد. ايشان با توجه به اينكه، علاوه بر فقه و اصول، فلسفه نيز خوانده بود، انديشه استدلالي و علمي داشت و به شبهات و مشكلات فكري روز توجه مي‏نمود. از آيت‏اللَّه همداني آثار متعددي به يادگار مانده است كه انوار درخشان در تفسير قرآن در 18 جلد، درخشان پرتوي از اصول كافي در 6 جلد و معاد جسماني و روحاني از آن جمله‏اند. سرانجام آن فقيه بزرگ در سحرگاه نهم مهر 1375 ش برابر با پانزدهم جمادي الاول 1417 ق در نودوسه سالگي بدرود حيات گفت و پس از تشييع باشكوهي در همدان و مشهد، در جوار مرقد شيخ بهايي در حرم مطهر امام رضا(عليه السلام) به خاك سپرده شد.
 
دوران زندگي ابواسحاق كسايى مروزي، شاعر شيعي مذهب معروف ايراني، مقارن با اواخر عهد ساماني و اوايل دوره‏ي غزنوي در ايران بود. او در آغاز، شاعري مديحه سرا بود، اما پس از چندي در پي دگرگوني روحي كه موجب تحول فكري و عقيدتي او شد، زهد و عبادت پيشه كرد و تنها به مدح پيامبر اسلام وخاندان ايشان و وعظ پرداخت. كسايي در ابداع مضامين، بيان معاني و توصيف و تشبيه، قدرت بسيار داشت. او موعظه و حكمت رادر شعر فارسي به كمال رسانيد.
 
سيد نعمت اللَّه جزايري فرزند سيدعبداللَّه كه از نوادگان امام موسي كاظم(ع) به شمار مي‏آيد، در حدود سال 1050 ق در (صباغيه) يكي از مناطق اطراف بصره به دنيا آمد. پس از تحصيل مقدمات در زادگاه خود، عازم شيراز شد و با جديت به ادامه‏ي تحصيل و تدريس همت گماشت. در ادامه‏ي راه به اصفهان رفت و از محضر درس محقق سبزواري، شيخ حرعاملي، ملامحسن فيض كاشاني و علامه محمد باقر مجلسي و... بهره برد و به سوي قله‏هاي كمال پيش رفت. وي چنان مورد توجه‏ي علامه‏ي مجلسي قرار گرفت كه به مدت چهار سال استاد را در انجام رسالت بزرگش كه تأليف كتاب شريف بحارالانوار بود، ياري كرد و بعدها خود يكي از مدرسان بزرگ اصفهان گرديد. نقل است كه بر اثر شدت مطالعه دچار چشم درد شد و داروي پزشكان فايده نبخشيد. او به همراه برادر راهي عتبات عاليات گرديد و خاك مقدس آن سامان را سرمه‏ي چشمان خويش نمود و شفا يافت. سيد جزايري در اواخر عمر به دعوت حاكم خوزستان راهي شوشتر گرديد و در آن ديار، مساجد و مدارس ديني فراواني پي افكند و به تربيت مشتاقان علوم اهل بيت(ع) پرداخت. همچنين از او كتب فراواني به جاي مانده است. سرانجام اين عالم رباني در راه بازگشت از مشهد رضوي بيمار شد و در جايدر - منزلگاهي نزديك پل دختر - دعوت حق را لبيك گفت و در همان جا به خاك سپرده شد.
 
حكومت جمهوري خلق چين بطوررسمي اعلام شد و مائوتسه تونگ به رياست جمهوري چين برگزيده شد. پس ازتسليم ژاپن درجنگ جهاني دوم، جنگ چين و ژاپن هم خاتمه يافت و ژاپني ها چين را ترك كردند. بعد ازخروج ژاپني ها مناطق آزاد شده تحت تسلط كمونيستها و سربازان دولتي درآمد. پس ازاعلام نظام جمهوري خلق چين دركشورچين، چيان كاي چك كه بيگانگان از او حمايت مي كردند، قصرحكومت خود را به جزيره تايوان منتقل ساخت و دولت ملي چين را تشكيل داد. چيان كاي چك در انديشه بازگشت به چين بود اما موفق به اين كارنشد. كشورچين درشرق آسيا و سواحل اقيانوس آرام واقع است و با كشورهاي هند، افغانستان، بوتان، ميان مار و ويتنام و كره شمالي همسايه است.
 
كشور نيجريه با حكومت فرمانداري كل مستقل اعلام شد. انگلستان در سال1914ميلادي با الحاق دو كشور تحت الحمايه خود يعني نيجريه شمالي و نيجريه جنوبي مستعمره نيجريه را ايجاد كرد. 40سال بعد اين كشور اعلام خودمختاري كرد و به عضويت جامعه مشترك المنافع درآمد. درسال1960ميلادي مردم نيجريه با شركت همه پرسي به حكومت فرمانداري كل فدراسيون مستقل ازبريتانيا رأي دادند.
 
ارسطو يا ارسطاطاليس فيلسوف شهير و برجسته يونان باستان در سال 384 قبل از ميلاد، در يكي از شهرهاي مقدونيه به نام استاگيرا متولد گرديد. پدرش طبيب مخصوص پادشاه و دربار مقدوني بود و از اين راه ثروت فراواني به دست آورد. ارسطو در نوجواني، پدر را از دست داد و آنچنان كه گفته شده، به مقتضاي جواني و بي‏تجربگي همه آن را صرف عيش و نوش نمود. بنابراين و به ناچار ابتدا وارد ارتش شد اما پس از چندي به زادگاه خويش بازگشت و به تحصيل طب پرداخت. ارسطو در سن سي سالگي طب را نيز رها نمود و به آتن رفت. وي مدت هشت سال در آكادمي و تحت نظر افلاطون، به تحصيل اشتغال ورزيدو آنچنان با جديت دوره مطالعاتي فشرده را پي گرفت كه به سرعت در مقام موشكاف‏ترين دانشجوي نسل خويش مطرح شد. بنابراين به همكاري با افلاطون دعوت گرديد. او اگرچه سراپا شيفته و مريد افلاطون بود اما هوش و ذكاوت وي، بسيار بيشتر از آن بود كه صرفاً به پيروي بپردازد. از همين زمان، اگر در آثار افلاطون تناقضي مشاهده مي‏كرد و يا به نظر وي تناقض مي‏نمود، آن را به استادش متذكر مي‏گرديد. اين مسئله باعث شد تا استاد و شاگرد در مقام بزرگ‏ترين انديشمندان زمانْ حريم و فاصله‏اي را بين خود رعايت كنند، از يك طرف ارسطو به نبوغ افلاطون احترام مي‏گذارد و از سوي ديگر، استاد، از شاگردش به عنوان مغزي بر روي دو پا ياد مي‏كرد. با مرگ افلاطون در سال 347 ق.م ارسطو به منطقه‏اي در آسياي صغير سفر نمود و مدت سه سال در محفل متفكران آن سامان حضور يافت. وي در اين مدت به پژوهش‏هايى در زمينه زيست‏شناسي دست زد كه بعدها شالوده نوشته‏هاي علمي‏اش گرديد. مشاهدات و تجربيات مكتوب وي در اين زمينه تا قرن‏هاي بعد مورد استفاده بود و حتي نخستين دانشمندان قرن نوزدهم هم‏چون داروين را به تفكر وامي‏داشت. ارسطو در سال 342 ق.م به دعوت فيليپ مقدوني به آن سرزمين رفت و مربي فرزند وي، كه بعدها به نام اسكندر كبير شهرت يافت گرديد. حدود ده سال پس از آن، ارسطو مدرسه‏اي داير نمود كه به دانشگاه‏هاي امروزين شباهت داشت. در مورد انديشه‏هاي ارسطو مي‏توان از فلسفه سياسيِ وي ياد نمود كه به شرح چگونگي رفتار وعمل حكومت واقعي و نه آرماني، مي‏پردازد. وي هدف حكومت را پرورش و حمايت از انسان‏هاي شريف و با فرهنگ مي‏داند. هم‏چنين ارسطو معتقد بود اگرچه افلاطونْ عزيز است ولي حقيقتْ عزيزتر است. وي زندگي سعادت‏آميز را خويشتن‏داري توأم باتوجه به اصل اعتدال و ميانه‏روي مي‏دانست و خوشبختي را نيز در گرو خوب زيستن در نتيجه كار خوب كردن عنوان مي‏كرد. از ديدگاه ارسطو، خداوند يك محرك شخصي نامتعين است كه بشر را به سوي دنياي خير و نيكي فرامي‏خواند كه در آن دنيا همه چيز در نهايت هماهنگي است. از ديگر انديشه‏هاي وي بايد از منطق ارسطو ياد كرد كه پس از گذشت قرن‏هاي متمادي همچنان مورد پذيرش مي‏باشد. از جمله آثار او فلاسفه‏اي است كه بعد از بيش از بيست قرن هنوز در عرصه انديشه و تفكر حضور دارد. ارسطو (ارسطاطاليس) سرانجام در اول اكتبر سال 322 ق.م در سن 62 سالگي درگذشت.
 
در زمان خشايارشا هخامنشي، لشكركشي بزرگي عليه يونانيان انجام گرفت كه در نهايت به شكست خشايارشا انجاميد. اين درگيري‏هاي پراكنده تا زمان اسكندر مقدوني ادامه داشت. در اولين روز اكتبر سال 331 قبل از ميلاد و در زمان پادشاهي داريوش سوم، دو سپاه ايران و يونان به سركردگي اسكندر مقدوني در نزديكي شهر موصل در محلي به نام گوگاملْ رودرروي هم قرار گرفتند كه در ابتدا تلفات بسياري بر يوناني‏ها وارد آمد. ولي پس از درگيري داريوش سوم و اسكندر مقدوني، سپاه ايران كه تصور مي‏كرد داريوش كشته شده است فرار نمودند و ميدان را براي اسكندر خالي گذاشتند. از طرف ديگر، داريوش سوم نيز كه در نبرد تن به تن با اسكندر زخمي شده بود، پس از تنها شدن در برابر يورش دشمن به وحشت افتاده و متواري شد. در نتيجه بخش‏هايى از لشكر ايران نيز كه به پيروزي، دست يافته بودند عقب نشستند و شكست سپاه ايران قطعيت يافت. برخي مورخين، تلفاتِ ايران در اين جنگ را تا 90 هزار نفر ذكر كرده‏اند اسكندر پس از اين فتح بزرگ به سوي بابِل رفت و سراسر بين‏النهرين را تسخير كرد. با تصرف ديگر نقاط ايران توسط سپاهيان اسكندر مقدوني، پايتخت دولت هخامنشيان، به نام تخت جمشيد در نزديكي شيراز نيز مورد تهاجم قرار گرفت. در اين حال، اسكندر به تخت جمشيد حمله برد و غنائم آن را تصرف كرد و شهر را به آتش كشيد. داريوش پس از شكست گوگامل و سقوط پايتخت درصدد تهيه سپاهي تازه بود كه توسط دو سردار خيانت‏كار خود زخمي شد و به همان زخم درگذشت. با مرگ داريوش، حكومت 230 ساله هخامنشيان فروپاشيد و سلسله سلوكيان و سپس اشكانيان جاي آن را گرفت.
 
پيركورني، نويسنده معروف فرانسوي، در 10 مارس سال 1606م در شهر رُوان فرانسه به دنيا آمد. او تحصيلات خود را در يك مدرسه مذهبي انجام داد و در طول تحصيل در اين مدرسه، صفات عالي انسان‏دوستي و خويشتن‏داري و زهد و پارسايى را در وجودش تثبيت كرد. كورني تحصيلات عالي خود را در رشته حقوق در 18 سالگي به پايان رساند و از آن پس به مدت چهار سال، در دادگستري به وكالت دعاوي پرداخت. ولي به زودي به تئاتر و نمايش‏نامه‏نويسي روي آورد و بر اثر نوشتن نمايش‏نامه‏هاي بسيار، به شهرت فراگيري رسيد. كورني بنيان‏گذار حقيقيِ هنر كلاسيك تئاتر فرانسه به شمار مي‏رود. قهرمانان داستان‏هاي كورني، انسان دوست، شجاع و داراي صفات عالي هستند كه موانع هدف خود را پيروزمندانه از ميان برمي‏دارند. براي تصوير قيافه و خصايص اين قهرمان‏هاي شريف و بزرگوار، كورني زباني جسورانه و ساده به كار برده است به طوري كه بسياري از اشعارش زبانزد مردم گشته و شكل پند و امثال به خود گرفته‏اند. وي از معدود نويسندگاني است كه بر حوادث تاريخي و تحليل وقايع، بسيار چيره دست و با مطالعه بود. در حقيقتْ، تابلوهايى كه از رخ‏دادهاي تاريخي در آثار كورني مشاهده مي‏كنيم، همراه با بياني شاعرانه و پرداخت‏هاي دراماتيك است كه در زمره به ياد ماندني‏ترين آثار اين دست نمايش‏نامه‏ها به شمار مي‏رود. كورني به سبب خلق شخصيت‏هاي بزرگ و خصوصيت‏هاي عالي تراژدي و به سبب عظمت سبك انشا، شخصيتي برجسته و ممتاز به شمار مي‏آيد. وي به جاي توجه صرف به صورت خارجي و اعمال و حركات بشر، در پي توصيف روح آدمي بود و بدين طريق نمايش روح بشر را جانشين نمايش ظواهر و افعال كرد. كورني در نمايش‏نامه‏هايش به جاي زاري و اظهار ناتواني و سستي در برابر سرنوشت كه خاص تراژدي‏هاي يونان بود، آزادي بشر و قدرت اراده او را مي‏ستايد تا جايى كه آدمي يا سرنوشت خود را خود مي‏سازد يا ما فوق آن جاي مي‏گيرد و بدين طريق قهرمانان كورني هميشه به مقام انسان برتر اعتلا مي‏يابند. سبك انشاي كورني، بسيار عالي و با شكوه است و از استحكام و متانت و روشني و فصاحت برخوردار مي‏باشد. مكالمه‏ها بسيار درخشان و گاه به شدت هيجان‏انگيز مي‏گردد. هم‏چنين ابتكار و مهارت كورني در انتخاب كلام و قدرت تشخيص وي در بيان نمايشي، باعث خلق تراژدي‏هاي ارزنده‏اي توسط او گرديد. آثاري هم‏چون سيدْ، هوراس، آتيلا، كمدي دروغگو و ميدان سلطنتي از جمله برترين كارهاي كورني به شمار مي‏روند. پيِر كورني كه به عنوان بزرگ‏ترين درام‏نويس روزگار خويش و نيز خداوند شعر فرانسه و پدر تئاتر اين كشور معروف است، سرانجام در اول اكتبر 1684 در 78 سالگي درگذشت.
 
به دنبال كشف جنايات نازي‏ها در اردوگاه‏هاي اسيران جنگي و نيز كشتار و قتل عام بي‏رحمانه‏اي كه در مناطق اشغالي خود طي چند سال متوالي انجام داده بود، دادگاه بين‏المللي نورمبرگ در بيستم نوامبر 1945م كار خود را آغاز نمود و متهمان به اين جنايات جنگي در آلمان را محاكمه كرد. علت انتخاب نورمبرگ، جنبه سمبوليك آن بود. زيرا هيتلر و نازي‏ها بسياري از اجتماعات و تظاهراتشان، ابتدا در نورنبرگ يا مونيخ در جنوب آلمان بود. اين دادگاه در نوع خود در جهان منحصر به فرد بود زيرا براي نخستين بار درتاريخ فاتحان جنگ، دادگاهي براي محاكمه مغلوبين جنگ تشكيل دادند و 177 نفر از سران آلمان نازي را در اين دادگاه محاكمه كردند. قضات اين دادگاه از چهار كشور امريكا، انگلستان، شوروي و فرانسه تعيين شده بودند. در نهايت در اول اكتبر 1946م، از مجموعه متهميني كه محاكمه شدند 25 نفر محكوم به مرگ و بيست نفر به زندان‏هاي بلند و كوتاه مدت محكوم شدند، هم‏چنين 35 نفر ديگر نيز از اتهامات وارده تبرئه گرديدند. تقاضاي تخفيف مجازات محكومين از طرف شوراي عالي متفقين براي نظارت بر امور آلمان رد شد و احكام صادره در شانزدهم اكتبر 1946م به اجرا درآمد.
 
كشور جزيره‏اي پالائو در900 كيلومتري شرق فيليپين، در اقيانوس آرام قرار دارد و مركب از حدود صد جزيره مي‏باشد. اين جزاير از قرن نوزدهم در تصرف اروپائيان قرار داشت و در سال 1899م توسط آلمان خريداري شد. پالائو از سال 1914 تا پايان جنگ جهاني دوم در تصرف ژاپن بود و سرانجام به وسيله امريكائي‏ها اشغال گرديد و سپس به عنوان محلي براي آزمايشات هسته‏اي امريكا درآمد. از سوي ديگر بوميان اين جزاير تحت فشار امريكا به شدت كاهش يافتند و از اين منطقه مهاجرت كردند. در ژانويه 1979م قانون اساسي اين كشور تدوين شد و بر اساس آن، آزمايش، به كارگيري، نصب و دفن هر گونه سلاح و ضايعات هسته‏اي در اين كشور ممنوع شد كه اين مسئله مورد اعتراض امريكا قرار گرفت. سرانجام پس از آنكه امريكا از اين قانون مستثني شد، در اول اكتبر 1994م استقلال اين كشور اعلام گرديد. جمهوري پالائو با 488 كيلومتر مربع مساحت، جمعيتي در حدود 19 هزار نفر دارد كه پيش بيني شده است تا سال 2020 جمعيت آن از 23 هزار نفر فراتر رود. بيش از نيمي از جمعيت آن مسيحي بوده و زبان‏هاي پالائويي و انگليسي رسميت دارد. پايتخت اين كشور، كورور و شهرهاي مهم آن عبارتند از آيراي و نگاراماش. واحد پول اين كشور دلارِ امريكاست و نوع حكومت آن جمهوري با دو مجلس قانون‏گزاري است.
 
كشور جزيره‏اي قبرس با 9/251 كيلومتر مربع وسعت در غرب آسيا، در درياي مديترانه و در نزديكي سواحل تركيه و سوريه واقع شده است. جمعيت آن در حدود هشت‏صد هزار 1 ميليون نفر كه اكثريتِ يوناني و اقليتِ ترك كه بيشتر ارتدوكس و صدي مسلمان، در آن زندگي مي‏كنند. نيكوزيا پايتخت است و پوند قبرس واحد پول آن كشور بود كه با الحاق اين كشور به اتحاديه اروپا، يورو جاي‏گزين آن گرديد. پيش‏بيني جمعيت قبرس تا سال 2025 در حدود 900/000 نفر است. از شهرهاي مهم آن ليماسول و لارناكا است. اين جزيره، تا 1914 تحت سلطه عثماني و از آن پس زيرنظر انگلستان اداره مي‏شد. حضور استعماري انگلستان تا سال‏هاي بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت تا اينكه قيام و اعتراضات مردمي به استقلال قبرس در 16 اوت 1960 انجاميد. در سال‏هاي قرن بيستم مسئله الحاق اين كشور به يونان مطرح بود و در طول دهه 1960 به بعد هماره ميان يوناني‏ها و ترك‏نشينان قبرس اختلاف وجود داشته و تا مرز جنگ داخلي پيش رفته است. نظام سياسي حاكم بر قبرس، جمهوري است.(ر.ك: 16 اوت)
 
روز نهم مهرماه، در هر سال به عنوان روز سالمندان نام‏گذاري شده است تا گامي در راستاي تكريم اين پدران و مادران برداشته شود. دوران سالمندي همانند دوران كودكي يا جواني، يكي از مراحل زندگي است با اين تفاوت كه دوران كودكي و جواني، سرشار از انرژي و تلاش، ولي دوران سالمندي، همراه با تحليل قوا و كاهش ميزان فعاليت‏هاي فيزيكي مي‏باشد. تاقبل از قرن بيست و يكم ميلادي، ميانگين عمر، بسيار پايين بود. اما بهبود وضع تغذيه و پيشرفت‏هاي چشم‏گير پزشكي و ارتقاي سطح بهداشت، سبب افزايش ميانگين عمر گرديده است. وجود شمار روز افزون سالمندان در اكثر كشورها موجب شده كه مقامات دولتي و برنامه‏ريزان اجتماعي، توجه بيشتري به اين مسئله ابراز نموده و به وضع مقرراتِ تأمين اجتماعي مطلوب‏ترِ آنان همت گمارند. هم‏چنين با وجود كمك‏هاي مالي فرزندان به ويژه در كشورهاي آسيايى، باز هم اتّكاي سالخوردگان به تأمين اجتماعي بسيار است و از اين رو باز هم حمايت‏هاي مادي و معنوي دولت‏ها را در اين زمينه طلب مي‏كند. در جمهوري اسلامي ايران هم اگرچه در پرتو تحولات ناشي از انقلاب و به دليل آداب و رسوم فرهنگي در جامعه، كهن‏سالان از جايگاه ويژه‏اي برخوردار هستند، اما اين بدان معنا نيست كه هيچ سالمندي از محيط گرم خانواده‏اش محروم نمي‏ماند. زيرا همه ساله، بر شمار سال‏خوردگاني كه به آسايشگاه‏هاي سالمندان در سراسر كشور مراجعه مي‏كنند، يا از سوي اطرافيانشان به آنجا سپرده مي‏شوند، افزوده مي‏شود. با اين حال، به حكم الهي و فطري و سنت اجتماعي، فرزندان بايد حرمت پدر و مادر خود را حفظ كنند و به ايشان احسان نمايند.